امام زمان (عج) و انتظار براي حوزويان
امام زمان (عج) و انتظار براي حوزويان نه يک عقيده که زندگي است زندگي علمي ـ عملي و حوزوي.
در تلقي ما ولي عصر سرپرست و صاحب اصلي حوزه هاست ولي نعمت آنهاست تغذيه فکري و مادي آنها به عنايت اوست هم سرباز اويند هم برخوان نعمت او از او چراغ راه مي گيرند و رسم هدايت
مي جويند.مردم نيز به آنها چنين مي نگرند و ايتام آل محمد (ص) در غيبت امام و سرپرست و سرور به حوزه ها پناه مي آورند و از آنان ياري مي خواهند و راه مي جويند.
با اين برداشت متوليان و سازمان دهندگان حوزه که خود نيز به يمن وجود و عنايت و لطف او عزّت يافته اند و سروري بايسته است که خطوط نوراني قامت معنوي آن امام همام را تراز و شاغول سازماندهي ـ تشکيلات بازسازي و بالنده سازي حوزه ها کنند. همّ خويش را در پي ريزي حوزه اي که خوشنودي مولاست به کار گيرند. رسالت جهاني مهدي را با همه بار معاني اش دليل کارِ حوزه ها کنند. حوزه اي بسازند که شاگردانش اوصاف امام عصر (ع) را قبله خويش قرار دهند و عشق به او را راه خود.
اگر مهدي امام عصر ولي عصر امام زمان و صاحب عصر و زمان است آنان نيز زمان شناس بارآيند و
اگر او آيت کبراي الهي است زندگي گفتار رفتار مشي اجتماعي و سيره عملي و علمي آنان صبغه الهي داشته و سيمايشان آيت و نشانه اي باشد از جمال و جلال الهي چهره شان خدا را فرا ياد آرد و نشست و برخاست با آنان بر روحانيت و معنويت و ايمان بيفزايد:
امام صادق از رسول خدا (ص) نقل مي فرمايد:
(قال الحواريّون لعيسي (ع) يا روح اللّه من نجالس؟ قال: مَنْ يذکّرکم الله رؤيته ويزيد في علمکم منطقه ويرغّبکم في الآخرة عمله.) [1] .
اين است که همنشيني و نگاه به سيماي او عبادت به شمار آمده:
(النظر الي وجه العالم عبادة.) [2] .
اگر او حجت خدا در زمين است دست پروردگان حوزه به راستي حجّت بر حقانيّت اسلام براي مسلمانان باشند. معارف ناب الهي را نوش کرده و با تبلور عشق صاحب زمان در دلها بر دنيا و زرق و برق دلرباي آن و آنچه مزاحم رسالت و تکليف است چهار تکبير زنند:
(العلماء امناء الله ما لم يدخلوا في الدّنيا)
عالمان وقتي امين خدايند که دلبستگي به دنيا نداشته باشند.
اگر او (نوراللّه) است که در پرتو انوارش هدايت جويان راه بينند و ره پويند سربازان و شاگردان او نيز بايد مشعلي باشند فرا راه رهجويان و ره پويان.
به فرموده امام حسن عسکري به نقل از امام باقر (ع):
(العالم کمن معه شمعةٌ تضيءُ للناس فکل من ابصر شمعته دعا له بخير. کذلک العالم مع شمعةٍ تزيلُ ظلمةَ الجهل والحيرة….) [3] .
اگر او به (امين الله) نواخته شده است جهت گيري سازمان حوزه نيز بايد در اين باشد که دست پروردگاني امين بپرورد: امين در رساندن معارف ناب اسلامي امين در بيان حقايق امين در پاسداري از عدالت امين در حفظ ايمان و نواميس امت امين در نگاهداري و صرف بيت المال و… اگر امام زمان قله هاي فتح ناشده دانش را در عصر خويش فتح مي کند و سرچشمه هاي جوشنده دانش را مي گشايد و در روزگار او علم به شکوفايي مي رسد و بيش از نود برابر بر ميراث دانش بشر مي افزايد:
(العلم سبعة و عشرون حرفا فجميع ماجاءت به الرّسل حرفان فلم يعرف
الناس حتي اليوم غير الحرفين فاذا قام قائمنا أخرج الخمسة والعشرين حرفاً فبثّها في الناس وضمّ اليها الحرفين حتي يُبثّها سبعة وعشرين حرفا.) [4] .
حوزه هاي علوم ديني نيز بستري مي شوند براي التقاء و ارتقاي علوم و دانشهاي گوناگون.
اگر او به فرموده امام باقر (ع): خردمنداني قله سان مي پرورد و مربّي عقل بشر است:
(اذا قام قائمنا وضع يده علي رؤوس العباد فجمع به عقولهم…) [5] .
ما نيز حوزه هاي علوم ديني را در اين مسير قرار دهيم و خرد ورزي را به اعماق حوزه ها بريم و در پرتو آموزشهاي خرد برانگيز وحي طالب علماني با خرد منطقي آزاد انديش و برخوردار از منطق برتر بپروريم.
اگر صاحب خلق عظيم و ولي اعظم اخلاق بشر را به کمال نهايي مي رساند و ارزشهاي الهي را در عمل مردم و جامعه خويش سرشار مي کند و دلسوختگان معنوي و عرفاني را مشروب مي سازد:
(اذا قام قائمنا وضع يده علي رؤس العباد… وأکمل به اخلاقهم.) [6] .
بايد نيروهاي انساني بر آمده از حوزه تبلور اخلاق الهي و تجسم ارزشهاي اسلامي باشند. در گفت و کردار و رفتار پرتوي از کمالات و کرامات ولوي را به نمايش گذارند و نيم رخي از رخ يار را بنمايانند.
اگر او مظهر عزت الهي است حوزه ها نيز دانشجويان با عزّت و مناعت طبع بسازند.
اگر او به گاه اقتدار پوشش ساده غذاي ساده و معيشتي چونان جدش مولاي موحّدان اميرمؤمنان (ع) دارد حوزويان نيز به گونه اي ساخته شوند که
به هنگام اقتدار فريفته دنياي پر نيرنگ نشوند و کرسي قدرت زبونشان نکند بلکه با تقواي الهي قدرت را رام خدمت به خلق خدا کنند که دين شناس و فقيه واقعي در فرهنگ شيعه چنين است:
(لايکون الرّجل فقيها حتّي لايبالي اي ثوبيه ابتذل وبما سدّ فورة الجوع.) [7] .
در يک کلام حوزه اي سامان دهيم که طالب علمان و عالمانش رو به کوي او دارند آهنگ انتظار در تارهاي وجودشان مي نوازد و عشق به مولا از نواي ضربان قلبشان به گوش مي رسد شيفته و فرهيخته وصال اويند و در همه احوال آماده لبيک به دعوت او. حوزه چونان پادگاني باشد. هر وقت و هر لحظه در آماده باش کامل; چه هر آن ممکن است او از درآيد و بانگ قيام سر دهد.