نقش انتظار
28 مهر 1390 توسط طلبه جوان
انسان در زندگي فردي و اجتماعي خود، مرهون حقيقتي به نام انتظار است و اگر از انتظار گريخته و اميدي به آينده نداشته باشد زندگيبراي او مفهومي نخواهد داشت حرکت و انتظار در کنار هم ميباشند انتظار علت حرکت و تحرک بخش است.آنچه مورد انتظار است هرچه مقدستر و عاليتر باشد، انتظارش نيز مقدستر
خواهد بود و ارزش مردم را ميتوان از انتظاري که دارند سنجيد. يکي در انتظار پايان سالو اخذ گواهي و مدرکي است تا بدين وسيله کار و شغل مناسبي فراهم نمايد، ديگري منتظر سامان يافتن اوضاع مالي خويش است تاخانهاي فراهم کرده و همسري بگيرد و از تجرد و تنهايي خلاص يابد و آن ديگر منتظر ارتقا حقوقي است که مثلاً ماشين سواري يا خانهيشخصي تهيه نمايد. رژيمهاي سرمايهداري نيز منتظرند تا قدرتشان بيشتر شده و دنيا را بيشتر استعمار کنند. در هر حال همه منتظرند و اينانتظار سبب جنب و جوش آنهاست و اگر انتظار در اين دنيا از بشر گرفته شود ديگر ادامهي حيات برايش بي لذت و بي معنا است.قل کل متربض فتربصوا؛ بگو همه منتظرند پس منتظر باشيد.
انتظار فرج امام عصر ارواحنافداه، اصليترين نقش خود را در آرامش دلهاي پريشاني که از وضع موجود در جامعهها و سيطره استعمار وهر چه محرومتر شدن ضعيفان و قتل و غارتها و مهجور ماندن معارف حقيقي اهلبيتع به ستوه آمده و در ميان امواج ياس و نوميدي غوطه ور است. در اين حال يگانه آرزوي آنان پيشوا و نور تاباني است که عالم سراسر تاريکي را به پرتو جمالش منور ميسازد و اين امرخود آرام بخش جان آنهاست. با اين اميدست که شاهراه شريعت را با گامهاي استوار در مينوردد و چون کوه در برابر مشکلات ميايستدو بدين روش زمينهاي را براي ظهور آن عزيز فراهم ميسازد. لذاست که آن حضرت در توقيع شريفي به محمد بن عثمان ميفرمايد: برايفرج بسيار دعا کنيد که آن خود فرج شماست.